صفحه اصلی

فروشگاه

سبد خرید

پسته و فال حافظ

دسته بندی: کتابچه‌ی پسته

تاریخ انتشار: 2 دی 1399

زمان مطالعه: 1 دقیقه

نویسنده: نورا افشین

پسته در شعر و ادب فارسی

در فرهنگ و ادب ایران دهان تنگ و کوچک نشانه‌ی زیبایی بوده و تشبیه لب و دهان تنگ معشوق به پسته در صدها بیت شعر فارسی این سخن را تایید می‌کند. چنان‌که شاعران پارسی گوی، لب و دهان معشوق را به «پسته‌ی شکرفشان» و دهان خندان معشوق را به «پسته‌ی خندان» و نمکین بودن معشوق را به شوری «پسته»  تشبیه کرده‌اند. سوزنی سمرقندی خود معشوق را به «پسته لب» مانند کرده است. حضور پسته در اشعار فارسی پر‌رنگ است و آن را در اشعار شاعران مختلف از جمله حافظ نیز ملاحظه می‌کنیم.

پسته در اشعار حافظ

می‌دانیم فال حافظ گرفتن یکی از مهم‌ترین سنت‌های شب یلداست. معمولاً در شب یلدا صاحب‌خانه دیوان حافظ را به بزرگ‌تر فامیل می‌دهد سپس هر یک از میهمانان نیت کرده و بزرگ مجلس این جمله را می‌گوید: «ای حافظ شیرازی/ تو کاشف هر رازی/ بر ما نظر اندازی/ قسم به قرآنی که در سینه داری…» یا چیزی شبیه به این و تفألی به حافظ می‌زند. در زیر چند بیت از حافظ به همراه معنی و تفسیرشان آمده است که در آن کلمه‌ی پسته که استعاره‌ای از دهان است به کار رفته است:

*بگشا پسته‌ی خندان و شکرریزی کن *** خلق را از دهن خویش مینداز به شک

«پسته‌ی خندان» استعاره از لب و دهان است. «شکر ریزی کردن» نیزکنایه از«سخنان نغز وشیرین گفتن».

پس این مصرع به معنی آن است که لب بگشا و سخنان نغز و شیرین بـگو چرا که از بس حرف نمی زنی و سکوت اختیارکرده‌ای مردم را به شک انداخته‌ای یا از منظری دیگر بدین معناست که آن قدر لب ودهانت ظریف و «به اندازه ی پسته» کوچک است که مردم میان لب و دهان داشتن یا نداشتن تو به شک و تردید افتاده اند، پس سخن بگوی و خلق را به شک میانداز.

*ای پسته‌ی تو خنده زده بر حدیث قند *** مشتاقم از برای خدا یک شکر بخند

پسته‌ی تو به معنای دهان تنگ است و خنده زده نیز همان استهزا، مسخره کردن و تحقیرکردن است. حدیث هم یعنی قصه و سرگذشت. پس این مصراع یعنی ای معشوقه‌ی من که دهان تنگ تو ارزش قند را از بین می‌برد، تو دهانت آن قدر شیرین است که قصه‌ی شیرینی قند را بی‌ارزش ساخته است. آرزوی دیدن لبخند تو را دارم برای رضای خدا یک لبخند بزن. بنابراین معشوق اگر به اندازه‌ی یک دانه شکر (بسیاراندک) هم بخندد بازهم شیرینی وحدیث قند را ازبین می‌برد.

*جایی که یار ما به شکرخنده دم زند *** ای پسته کیستی تو خدا را به خود مخند

این بیت یعنی وقتی یار ما به خنده و تبسم سخن می‌گوید، ای پسته تو کیستی؟ تو را به خدا ؛ دیگر تو لبخند نزن و ادعایی مکن که آبروی خود را خواهی برد.