کشاورزی پایدار (Sustainable Agriculture) به روشهای پایداری گفته میشود که به منظور برآوردن نیازهای غذایی و نساجی فعلی جامعه است، بدون این که توانایی نسلهای کنونی یا آینده را برای برآوردن نیازها به خطر بیاندازد. روشهای زیادی برای افزایش پایداری در کشاورزی وجود دارد. برای توسعهی کشاورزی و سیستمهای غذایی پایدار، توسعهی فرآیندهای تجاری انعطافپذیر و روشهای کشاورزی اهمیت دارد.
کشاورزی دارای ردپای زیست محیطی عظیمی است که نقش مهمی در ایجاد تغییرات اقلیمی، کمآبی، تخریب زمین، جنگلزدایی و سایر فرآیندها ایفا میکند. کشاورزی همزمان باعث تغییرات محیطی میشود و تحت تأثیر این تغییرات نیز قرار میگیرد. توسعهی سیستمهای غذایی پایدار، به پایداری جمعیت انسانی کمک میکند. به عنوان مثال، یکی از بهترین راهها برای کاهش تغییرات آب و هوایی، ایجاد سیستمهای غذایی پایدار بر اساس کشاورزی پایدار است. کشاورزی پایدار در شرایط محیطی متغیر برای تغذیهی جمعیت در حال رشد، راه حلهایی در جهت کمک به سیستمهای کشاورزی ارائه میدهد.
فعالان کشاورزی پایدار به دنبال رسیدن به سه هدف اصلی در کار خود هستند: محیط زیست سالم، سودآوری اقتصادی و برابری اجتماعی و اقتصادی. هر فردی که در سیستم غذایی حضور دارد یعنی تولیدکنندگان، تهیهکنندگان مواد غذایی، توزیع کنندگان، خرده فروشان، مصرف کنندگان و مدیران بخش ضایعات و… همگی میتوانند در تضمین یک سیستم کشاورزی پایدار نقش داشته باشد.
روشهای زیادی وجود دارد که معمولاً توسط افرادی که در کشاورزی پایدار و سیستمهای غذایی پایدار فعالیت میکنند استفاده میشود. تولیدکنندگان ممکن است از روشهایی برای بهبود سلامت خاک، به حداقل رساندن مصرف آب و کاهش سطح آلودگی در مزارع خود استفاده کنند. مصرفکنندگان و خردهفروشانی که به پایداری توجه دارند میتوانند به دنبال غذاهای “مبتنی بر ارزش” باشند. این غذاها با بهرهگیری از روشهایی سازگار با محیط زیست، جهت ارتقای رفاه کارگران کشاورزی یا تقویت اقتصاد محلی و… تولید میشوند. محققان در کشاورزی پایدار اغلب با مطالعات خود از مرز رشتههای مختلف عبور میکنند و زیستشناسی، اقتصاد، مهندسی، شیمی، جامعهشناسی و… را ترکیب میکنند.
کشاورزی پایدار بیش از مجموعهای از شیوههاست در واقع باید آن را نوعی بینش قلمداد نمود که در آن فقط جنبههای فنی و تکنیکی مطرح نیست. در همین راستا معرفی کشاورزی پایدار به عنوان دیدگاهی فرهنگی در جامعه میتواند نقش موثری در رابطه با شناخت آن داشته باشد.
می توان کشاورزی پایدار را کشاورزی با استفاده از اصول اکولوژی و مطالعهی روابط بین موجودات زنده و محیط آنها در نظر گرفت. در کشاورزی پایدار به موارد زیر توجه میشود:
تأمین نیازهای غذایی و الیاف و پوشاک انسان
افزایش کیفیت محیطی و منابع طبیعی براساس اقتصاد کشاورزی
کارآمدترین روش استفاده از منابع تجدیدشدنی و منابع کشاورزی و ترکیب چرخهها و کنترلهای طبیعی بیولوژیکی
پایداری حیات اقتصادی عملکردهای کشاورزی
افزایش کیفیت زندگی برای کشاورزان و بهطور کلی تمام افراد جامعه
ایران نیز از جمله کشورهای با اقتصاد کشاورزی بوده اما به علت غلبهی دیدگاه مدرنیزاسیون بر برنامههای توسعه، داشتن اقتصاد نفت پایه، کاهش سرمایهگذاری در آن و دیگر مسائل کشاورزی با وجود مزیت نسبی کشاورزی، از نقش آن در اقتصاد کاسته شده و کشاورزی کنونی عمدتاً به صورت سنتی به حیات خود ادامه میدهد، کشاورزی پایدار به واسطهی مسائل موجود در ابعاد طبیعی، اقتصادی، اجتماعی و سیاسی نظام کشاورزی ایران، اکنون به صورت تئوری مطرح است و هنوز چشم انداز روشنی برای آن قابل تصور نیست. در نتیجه به دلایلی که اشاره شد جایگاه این بخش در توسعه خیلی جدی تلقی نمیگردد. اما این بخش، نقش مهمی در کل فرآیند توسعه در جوامع ایفا میکند.
کشاورزی در ابعاد اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و زیست محیطی مؤثر بوده و در بسیاری کشورها محور توسعه بوده است اما در ایران به دلایل ساختاری و غیرساختاری این نقش رنگ باخته است. در رابطه با ابعاد پایداری نیز ساختار کشاورزی ایران دارای موانعی است به ویژه در بعد سیاسی، اجتماعی، زیست محیطی اما نقاط قوتی هم دارد از جمله قطعات کوچک بهره برداریها، بهره برداریهای خانوادگی و همینطور بالا بودن تعداد افراد شاغل در بخش کشاورزی. احتمالاً در صورت رفع موانع موجود میتوان برای این نوع کشاورزی در ایران آیندهی بهتری متصور بود.
پايداري کشاورزي علاوه بر در نظر گرفتن منابع و نظامهاي کشاورزي، مسائل زيست محيطي و اقتصادي-اجتماعي، وضعيت جوامع روستايي را نيز در بر ميگيرد. پايداري يک مفهوم کيفي است و نميتوان آن را به طور مستقيم اندازهگيري کرد، بنابراين بايد شاخصهايي مناسب انتخاب شوند که بتوانند مقدار و دوام پايداري يک نظام کشاورزي را تعيين کنند. میتوان به منظور ارزيابي پايداري کشاورزي در استانهاي مختلف کشور، از روش مزيت نسبي استفاده کرد. برای مثال در یک مطالعه 5 شاخص منابع کشاورزي، پيشرفت کشاورزي، محيط زيست، وضعيت جوامع روستايي و آموزش در نظر گرفته شد. نتايج این تحقيق نشان داده است که استان فارس از لحاظ شاخصهاي پيشرفت کشاورزي و محيط زيست، استان خراسان شمالی از لحاظ شاخصهاي منابع کشاورزي و آموزش و استان مازندران از نظر شاخص وضعيت جوامع روستايي رتبه اول را در بين استانهاي کشور دارند و از نظر تمام شاخصهاي مورد ارزيابي، استان قم کمترين رتبه را در سطح کشور دارد. استانهاي فارس و خراسان شمالی نيز داراي بيشترين پايداري کشاورزي و استان قم داراي کمترين پايداري کشاورزي بر اساس مجموع 5 شاخص در بين استانهاي کشورند. بعد از استان قم هم استانهاي کهگيلويه و بوير احمد، بوشهر، ايلام و سمنان کمترين میزان پايداري کشاورزي را دارند.
پسته از محصولات مهم صادراتي کشور است و نقش بسيار زيادي در صادرات غير نفتي دارد. پايداري در باغات پسته به عوامل متعدد اکولوژيک، اقتصادي و اجتماعي بستگي دارد که شناخت اين عوامل ميتواند در پايدار بخشي به الگوي توليد اين محصول کمک کند. به منظور بررسي ميزان پايداري باغات پسته در استان کرمان، تحقيقي در سال 93-1392 انجام شد. اطلاعات مربوط به اين باغات شامل متغيرهاي اجتماعي- اقتصادي، کود و مواد شيميايي، آب و آبياري و مديريت علفهاي هرز در دو شهرستان شهر بابک و رفسنجان مورد تجزيه و تحليل قرار گرفت. در شهرستان شهر بابک 70 پسته کار و در شهرستان رفسنجان 90 پسته کار به عنوان نمونه انتخاب شدند. يافتههاي این پژوهش نشان ميدهد که نيمي از باغات پسته از نظر شاخص پايداري در حد ناپايدار و نسبتا ناپايدار بودند. همچنین مهمترين عوامل تعيين کنندهی شاخص پايداري در اين نظام زراعي، سن، سابقه پسته کاري، تحصيلات، ميزان مصرف کود ارگانيک، ميزان مصرف کود دامي، عملکرد، مبارزه با علفهاي هرز و ميزان مصرف آب بوده است، در حالي که مصرف کودهاي شيميايي اثر تعيين کننده اي بر شاخص پايداري نداشت. در بين اين عوامل تنها تحصيلات و ميزان مصرف آب اثر منفي بر شاخص پايداري داشت.
حفظ و پایداری منابع تولید کنندهی محصولات کشاورزی از اصول مهم کشاورزی پایدار به شمار می رود و سلامت و تداوم تولیدات در گرو توسعه کشاورزی پایدار است. در پژوهشهای کشاورزی پایدار به جنبههای رفتاری کشاورزان و علل بروز یا عدم بروز رفتارهایی که در جهت پایداری است، کمتر توجه شده است. در یک پژوهش مطالعاتی نگرش پسته کاران استان یزد نسبت به کشاورزی پایدار و شناخت ارتباط و همبستگی عوامل تاثیر گذار بر نگرش آنان نسبت به کشاورزی پایدار مطح شد. کشاورزان پسته کار استان یزد به عنوان جامعهی آماری مورد مطالعه واقع شدند. از این جامعه آماری تعداد 357 کشاورز پسته کار به طور تصادفی انتخاب گردیدند. یافتهها نشان داد که نگرش پسته کاران استان یزد به کشاورزی پایدار مثبت است. نتایج تحقیق بیانگر این است که متغیر نگرش به کشاورزی پایدار با متغیرهای میزان سواد، میزان دسترسی به کانالهای ارتباطی، میزان زمین زیر کشت پسته، عملکرد پسته و دانش فنی، همبستگی مثبت و معنادار دارد.